ذوق و شوق نینوا كرده دلم
چون هوای جبهه ها كرده دلم
بود سنگر بهترین مأوای من
آه جبهه كو برادرهای من!
ما طواف جبهه را لایق شدیم
طیبه الله هشت سال عاشق شدیم
در تمام سالهای عشق و جنگ
مهر در سجاده ی ما شد فشنگ
سنگر خوب و قشنگی داشتیم
روی دوش خود تفنگی داشتیم
جنگ ما را لایق خود كرده بود
جبهه ما را عاشق خود كرده بود
داشتیم ای دوست شب های خطر
سایه ی صاحب زمان را روی سر
نفرت از هر خودستایی داشتیم
خلق و خوی روستایی داشتیم
آسمان تكبیر ما را دوست داشت
هر حسینی كربــــــــلا را دوست داشت
روزها در عشق پر پر می زدیــــــم
در دل شبها منور می زدیـــــــــم
بارها دیدم عروج سرخ یار
ذبح مرغ حق به دست تیرپار
میم ز میدان عبورم می كشیـــــــد
شیه ی اسبی به شورم می كشید
هر بسیجی جان نثار عشق بود
در شب حمله شكار عشق بود
گل دمید از خونشان در زمین كربلا
آهوان كوچك موسی الرضــــــــا(ع(
سرزمین نینوا یادش بخیــــــــر!
كربلای جبهه ها یادش بخیــــر!
گریه هایم آه حسرت خورده اند
چكمه هایم خاك غربت خورده اند
یاد روزی كه بسیجی می شدیم
شمع شبهای دو گیتی میشدیم
یاد آنروزی كه در خمپاره ها
جمع می كردیم پاره پاره ها
هر بسیجی اقتدا بر شمع كرد
پاره های جان خود را جمع كرد
تا ابد شــــام پریشانی مــــــا
داغ غربت روی پیشانی مــا
با تشکر از برادر صبوری که این کلیپ را برای ما ارسال کرده اند.